گروه مسکن- پگاه گودرزی- عمر هنر در ایران به قدمت تاریخ است و معماری از
کهنترین هنرها است. رونق و اعتلای معماری در ایران از دوران باستان گواه
آن است که این سرزمین از کانونهای نخستین شهرسازی و نیزسدسازی و مهندسی
بوده است که نمونه آن بناهای مختلف و سدهای باستانی و دهکدههای متعدد در
جای جای خاک این کشور است. آثاری که جسته و گریخته از میان نوشتههای
باستانشناسی و شرق شناسان به دست میآید روشنگر آن است که هنر و معماری از
۵۰۰۰سال قبل در این مرز و بوم ریشه دوانده است.
نظری اجمالی به معماری ایران در عهد باستان این ویژگی را آشکار میسازد
که معماری ایرانی بر سه اصل استحکام، آسایش و انبساط پایهگذاری شده است.
معماری ایرانی در طی تاریخ خود دارای اصالت طرح و سادگی توام با آرایش و
تزیین بوده است.تمامی گستره ایران به ویژه روستاها و آثار قدیمی و باستانی
آن چون کتاب زنده اما فرسودهای از تاریخ معماری و هنر است که هر برگ از
این کتاب در لحظهای کوتاه دروازه چندین هزار سال تاریخ را بر روی تماشاگر
میگشاید. کمتر روستایی در ایران وجود دارد که در آن معابر باستانی ناهید
یا قلعهگبری و قلعه سلسال (صلصال) با طاقهای ضربی و یا هلالی به چشم
نیاید و در آن از بقعهها و امامزادهها و یا قلعههای معروف که مضمونی
افسانهای و تاریخی را در خویش نهفتهاند اثری نباشد، برای مثال میتوان به
قلعه مرو و قلعه اصفهان و یا قصر کیاکسار پادشاه ماد در همدان، کاخ
پاسارگاد و تخت جمشید یا پارسه، آثار شوش، ایوان مدائن یا طاق کسری در
تیسفون اشاره کرد. شاید به جرات بتوان گفت برای اولین بار ایرانیها بودند
که آجر را درست کرده و از آن در معماری استفاده کردند که نمونه بسیار قدیمی
آن در معبد چغازنبیل واقع در شوش است
که شاید بتوان با آن قدمت معماری بشر سنجیده شود و همچنین نشانه استعمال
نخستین آجرها را در تپه سیلک کاشان، منارهها و سدهای باستانی و بازمانده
ساختمانهای کهن در مرو، خرابه قصر هاتره در ساحل دجله و ویرانههای معبد
کنگاور، یادگار خسرو پرویز در قصر شیرین و طاق بستان کرمانشاه مشاهده کرد.
معماران و هنرپروران شهرساز ایرانی از زمانهای باستان از برجستهترین
کارشناسان عصر خود بودهاند تاریخ نام بسیاری از معماران برگزیده را به یاد
ندارد، اگرچه آثار گرانقدر آنها بهترین شناسنامه در شناسایی خصایل هنری و
اندیشه آنها است. از میان معماران شهره عهد باستان باید از «سئنا» نام برد
که تا مرزهای نبوغ پیش تاخت و نیز به «برازه حکیم» که در زمان اردشیر
ساسانی میزیست و سدساز و معمار و شهرساز بیهمتایی بود اشاره کرد. «برازه
حکیم» سدی را که اسکندر بر شهر فیروزآباد فارس بسته بود شکست و فیروزآباد
تازهای بنا کرد که دستاوردها و خطوط اصلی معماری ایران را ترسیم میکرد.
نمونههایی از خدمات معماری این چنین معماران و مهندسانی در کتاب «فارس
نامه» ابنبلخی و «آثار عجم» فرصت شیرازی و «مرآتالبلدان» و فارسنامه
ناصری «حاج میرزا حسن فسایی» و سایر کتب قدیمی آمده است.
سیر تکاملی هنر ایرانی از جمله معماری ریشه در حوادث تاریخی کشورمان و همچنین طبیعت اقلیمی ایران دارد.
فرهنگهای فاتحین و مغلوبینی که پا به ایران گذاشتهاند سهم بسزایی در
فرهنگ معماری این مرز و بوم دارد. آداب و رسوم، مراسم مذهبی، روحیه و
اخلاقیات، اندیشه و عقیده نسلها در معماری ایران انعکاس واضحی دارد. نه
تنها در بناهای عظیم بلکه در آثار کوچک هم این انعکاس را میتوان یافت.
دهکدهها و آتشکدهها که در گذشته در سراسر این خطه وجود داشتهاند
گنجینهای از فرهنگ معماری ایران باستان را در خویش نهفتهاند از این معابد
«میترا» که قبل از زرتشت در ایران رواج داشته نمونههای چندی باقی است.
معبد «مصیصرا» در شمال غربی ایران که در کوه تراشیده شده است و همچنین صخره
«بی فخریکا» در جنوب دریاچه ارومیه از جمله این نمونهها هستند. مهرپرستان
باستانی قبل از ورود به معبد در جایی دست خود را به آب میزدند و آن را
«مهراب» مینامیدند، که شاید لغت محراب دوره اسلامی از آن سرچشمه گرفته
باشد.
معماری در زمانهای مختلف از ابتدای عصر امپراطوری مادها از شکوه و عظمت
بالایی برخوردار بوده و رو به پیشرفت گذاشت، در اواخر این مرحله تاریخی
معماری دوره اسلامی با تجهیزات و سلیقهای به شیوه ساسانیان از چنان
جلوهای برخوردار بود که در دنیا کمنظیر می باشد، به طور کلی تاریخ معماری
ایران را میتوان به چندین دوره تقسیم کرد:
1-5000سال قبل از میلاد مسیح، ایرانیان که زمستانها و تابستانها کوچ
میکردند، شروع به ساخت خانههای سفالی و ابزارهای سنگی پیشرفته کرده و با
افزودن قسمتهایی از جنس استخوان، خانههایشان را تکمیل میکردند و وسایل
خانه را با رنگهای قرمز و مشکی رنگ کرده و در آتش میپختند و بدین ترتیب
پایههای معماری ایران بنا نهاده شد.
۲ - در طی ۴۰۰۰سال قبل از میلاد، ساکنان زاگرس دهکدهها را ساختند و به تدریج به صورت متراکم زندگی کردند و معماری ایجاد شد.
3 - در 3000 سال قبل از میلاد مسیح،سنگ سفید، قیر وانواع دیگر سنگها برای
ساخت و ساز استفاده میشد.
4 - در 2000سال قبل از میلاد مسیح، آمدن آریاییها به فلات ایران مهمترین
اتفاق بوده که در آن زمان هنر معماری به اوج اهمیت خود رسید، ساخت
سفالهای نازک در نواحی البرز و همسایگانش گسترش یافت و ساختمانهای مجللی
با دیوارهای آجری با نقاشیهایی با طرحهایی از انسانها در برجهای فلکی
درختان و سایر شکلها تزیین گشت. شهرنشینی توسعه یافت و کندهکاریهای سنگی
به مرحلهای رسید که زیبایی چشمگیری به شوش بخشید.
۵-۱۰۰۰سال قبل از میلاد مسیح، به دلیل عدم دسترسی به اسناد باستان شناسی،
دوران سیاه پیشینه تاریخی نامیده میشود. از یافتههای اندکی که به دست
آمده، چوپانان و کشاورزان ثروتمندی در دامنههای البرز زندگی میکردند و
آثار معماری پیشرفتهای داشتهاند.
از میان دورههای طی شده و دگرگونیهای پدید آمده در تاریخ و معماری
ایران به دلیل کمبود مجال تنها به بررسی چند دوره که تغییرات مهمتر یا
پیشرفتهای بیشتری صورت گرفته میپردازیم.
دوره اشکانیان یا پارتیان
اشکانیان یا پارتیان در حدود 250سال پیش از میلاد مسیح، پس از سلوکیان در ایران به قدرت رسیدند.
آنها در اوایل از شیوههای هنر یونانی پیروی میکردند. اما پس از مدتی به
هنر معماری به ویژه به معماری سنتی و ملی ایران تمایل نشان دادند. در دوره
اشکانیان، معماری مبنای اصلی خود را از آداب و اصول قبایل چادرنشین پارتی
در برپایی اردوگاهها گرفت.
حیاطهای چهارگوش مرکزی با ایوانهای چهارسوی آن به عنوان مظهری از
معماری پارتیان به بینالنهرین برده شد. در این دوره از معماری رسمی ایران،
ساختن گنبد متداول گشت.
در معماری پارتی پس از شکوفایی دولت اشکانی به نمای ساختمان توجه بسیاری
شد و میکوشیدند آثار هنری را بر دیوارها، در معرض دید متمرکز کنند. نقاشی
دیواری توسعه یافته و تزیینات آمیختهای بود از نقاشی و گچبری، که نمونه
بسیار زیبای آن در معبد کوه خواجه در وسط دریاچه هامون در سیستان به دست
آمده است. اشکانیان در معماری خود از طاق گهوارهای، قوس و رگچین با سنگ
قلوه و برجستهکاری تزیینی استفاده میکردند.
از ویژگیهای معماری و هنر این دوره انتقال برخی از عناصر معماری و هنر
است که به دوره بیزانس و ساسانی منتقل شده است. شاید تاریخ معماری
«طاقدار» که در ایران بسیار معروف است از دوره اشکانیان آغاز شده و در
دوره ساسانیان تکامل یافته باشد که نمونهای از آن را در بنای طاقگرا واقع
در دامنه کوه «پاطاق» در کنار راه کرمانشاه به سرپل ذهاب که ترکیب طاق
گهوارهای است، میتوان دید. همچنین بنای معبر آناهیتا در کنگاور که بر سر
جاده همدان و کرمانشاه واقع شده و منسوب به دوره اشکانیان است از جمله
شاهکارهای هنر معماری پارتیان به شمار میرود.
دوره ساسانیان
ساسانیان مذهب زرتشت را رسمیت بخشیدند و هنری پدید آوردند که از حیث عظمت
با هنر روم و بیزانس برابری میکرد و گاه بر آن برتری داشت حتی پس از
فتوحات اعراب، آنچه به عنوان هنر اسلامی از آن یاد میشود از هنر ساسانی
متاثر بوده است.
بهترین شیوه طاق زدن بر بناهای مربع شکل، در معماری ایرانی و حتی معماری
غربی متعلق به ساسانیان است. هنر معماران آن دوره پوشاندن فاصلههای وسیع
با مواد سخت بوده است، بعضی از اصول معماری ساسانی بود که راه را برای ترقی
معماری «گوتیک» در اروپا باز کرد.
در مجموعه هنر معماری این دوره، یگانگی و پیوند خاصی دیده میشود که اساس
معماری گنبد است و ایوان، طاق نماها، اتاقها و طاقهای گهوارهای که اغلب
در اطراف یک یا چند حیاط قرار گرفتهاند، هنرهای گچبری، موازییک کاری و
نقاشی دیواری، تزیینات بناهای ساسانی را شامل میشوند. در تنوع آثار ساسانی
تاثیر همسایگان به خوبی آشکار شده است. از جمله تصاویر موزاییکی که از کاخ
فیروزآباد به دست آمده، به روش رومیان موزاییک شده است. در این موزاییکها
تصاویر بسیاری از نوازندگان و انسانهای دیگر به سبک ایرانی نقاشی
شدهاند. از دیگر تزئینات این دوره باید به حجاریهای سنگی ساسانیان اشاره
کرد. حجاریهای این دوره در نوع خود بینظیرند، مانند نقوش حجاری شده
طاقبستان در کرمانشاه و نقش رستم.
به طور کلی، معماری عهد ساسانی براساس معماری سنتی و برای نواحی خشک
مرکزی و شرقی ایران پدید آمده بود. بدین معنی که در بناهای ساسانی اعم از
کاخها و آتشکدهها، پوششهای گنبدی و ساختن ایوانهای دارای طاق ضربی و
چهار طاقهای مخصوص آتشکده، متداول و اساس معماری آن زمان بوده است. تعدادی
از بناهای ساسانیان که بقایای آنها به جای مانده است مانند کاخهای
فیروزآباد، کاخ سروستان در فارس و ایوان مداین در تیسفون، ایوان کرخه در
خوزستان، همچنین آتشکدههایی با نامهای «تپهمیل» حد فاصل تهران و ورامین،
آتشکده نیاسر در کاشان، آتشکده آذرگشسب در تخت سلیمان و چهار قاپی در قصر
شیرین تا حد زیادی وضع معماری را در دوره ساسانیان آشکار میکنند.میان شیوه
معماری پارتی و ساسانی در بنیاد ساختمانها چنان همبستگی و نزدیکی وجود
دارد که هنوز گروهی از صاحبنظران در انتساب پارهای از آثار به دست آمده به
این دو دوره دچار تردیدند. به طور نمونه، در انتساب کاخ مداین در تیسفون
به یکی از این دو دوره هنوز اظهار نظر قطعی نشده است.
دوره هخامنشیان
شاهان هخامنشی در عرصه وسیع سرزمین خود از مهارت و استادی هنرمندان ممالک
تحت فرمان خویش بهره میگرفتند و از این جهت در آثار معماری و صنعت ایران
در دوره هخامنشی تاثیر سایر ملل نیز دیده میشود، چنانچه داریوش میگوید در
بنای قصر او صنعتگران بابلی، لیدی، مادی و مصری خدمت میکردهاند و مصالح
ساختمانها از فواصل دوردست میآمده است. استفاده از تجربیات و سنن ملل
تابعه نه به صورت تقلیدی و پیروی، بلکه بهگونه بازآفرینی و الهامپذیری
خلاقه، مختص دوره هخامنشی نیست بلکه مادها نیز پیش از آن از تجربه
«اوراتوئی» ها استفاده بسیار بردند. معماری دوره هخامنشیان ادامه یک هنر
ملی بود. اصالت این هنر در قصر «کیاکسار» پادشاه ماد در همدان جلوه کرد و
کوروش در ادامه آن قصر پاسارگاد را در هشتاد کیلومتری تخت جمشید بنا کرد.
به جرات میتوان گفت تخت جمشید یکی از بزرگترین و وسیعترین بناهایی است و
قبل از معمول شدن آهن ساخته شده است و دارای سقف و ستونهای چوبی بسیار
بوده است. سقف ساختمان از چوب سدر لبنان و بلوط ساخته شده و برستونهای
حاشیهدار که سرستونهای آراستهای آنان را تزیین میکرد تکیه داشته است.
دوره اسلامی
پس از انقراض آخرین پادشاه ساسانی (یزدگرد سوم) ، عصر جدیدی در فرهنگ، هنر و به خصوص معماری ایران رقم خورد.
پس از آنکه اسلام ایران را فرا گرفت، معماری ملت ما خود را با آیین جدید
سازگار ساخت. به جای آتشکدههای ساسانی ساختن مسجدها و منارهها برای دعوت
به اسلام و نماز آغاز شد. تزئینات رایج در معماری کهن ایرانی با همه
ویژگیهای خود از گچبری و آرایش با کاشی لعابدار و غیره به معماری اسلامی
ایران انتقال یافت. نقش اسلیمیهای مساجد ایران همان پیچکهای ساسانی است
که نمونه آن را در طاقبستان میتوان یافت.
از آغاز گرویدن ایران به اسلام بسیاری از سنتهای ایرانی از جمله سنت
معماری آن همگام با تاثیرات «بیزانس» میان حکمرانان اسلامی متداول گشت.
چنانکه بسیاری از قصرهای خلفای اموی از جمله قصر «الحیر» و «مشاطه» بیش از
هر چیز از اسلوب ایرانی الهام گرفته است و زینتهای آن از ایران پیروی کرده
است.
معماری هر قوم و هر دوره بازگوکننده نحوه اندیشه و جهانبینی و سنتهای
آن قوم است هر چه بنیادهای فرهنگی ملتی استوارتر باشد، هنر و معماری آن ملت
هم استوارتر و از نوسانات کمتر برخوردار خواهد بود. هنر معماری بیشک یکی
از بارزترین مظاهر تمدن هر قوم و ملت است.
بعد از ورود اسلام به ایران و سپری شدن دورههای تاریخی متعدد معماری
ایرانی کمکم به شکل مدرنتری تغییر یافت که از میان آن دورهها به دوره
صفویه، قاجاریه و پهلوی میپردازیم.
دوران صفویه
دوران صفویه یکی از باشکوهترین عرصههای معماری تاریخی ایران به شمار
میرود و با معماران و مهندسان کمنظیر خود سهم بسزایی را در پیشرفت معماری
ایران داشته است که ظرافت و دقت در معماری به اوج خود رسیده است. از
معماران و هنرپروران عهد صفویه باید شیخ بهائی را نام برد که آثار جاویدان
معماری او در اصفهان شهرت جهانی دارد و صدها معمار و مهندس گمنام دیگر در
این دوره وجود داشتند که نام برخی از آنان در کتیبه ساختمانها محفوظ است.
بیشتر آثار این دوره معماریهای مذهبی هستند که بعد از آن در دوره قاجار
نیز ادامه یافتهاند.
پژوهشگرانی نظیر نادر اردلان، هانری استیرلن، داراب دیبا، محمدرضا حائری، و دیگران جایگاه مثبت فضا یا به عبارتی «فضا محوری» معماری ایرانی را در برابر «حجمانگاری» برخی دیگر از گونهها، به عنوان مهمترین خصیصه آن برشمردهاند.[۱]
در معماری ایرانی، با وجود خصایلی چون تناسب و زیبایی سردرها وگنبدها و ایوانها خصلتی که بیشتر شایستهٔ بررسی است گوهر معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است. درونگرایی و گرایش معماران ایرانی به سوی حیاطها، پادیاوها، گودال باغچهها، هشتیها و کلاه فرنگیها که شبستانها را گرداگرد خود گرفتهاست، از دیرباز جزء منطق ایرانی بودهاست.[نیازمند منبع]
پیش از این که تخت جمشید ساخته شود، صدها ایوان و شبستان با ستونهای چوبی و سنگی در سراسر جهان متمدن آن روز ساخته شده بود، ولی نخستین بار در تخت جمشید میبینیم که ستونها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفتهاند با این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصلهٔ دو ستون چیزی نظیر قطر آنها بلکه اندکی کمتر است.[نیازمند منبع]
معمار ایرانی توانست وسیعترین دهانهها را با کست افزود پیمونها به وجود بیاورد و آرایشهای گوناگون و سرگرمکننده خلق کند؛ به گونهای که ساختمان دو اشکوب به اندازهای از هم دور شده که گویی اشکوب زیری بعدها بر آن افزوده شدهاست.[نیازمند منبع]
از امتیازات معماری ایرانی این است که هرگز از مکان هندسی همگن برای پوشش استفاده نشده و از اصطلاحات و نام چفدها (قوس) و طاقها و گنبدها در زبان فارسی پیداست که بیشتر به شکل بیضی و تخم مرغ و بات (بیز) توجه داشتهاند.[۲]
پیمون نه تنها در نقشه و اندازهٔ پایهها و ستونها در عرض و طول اتاقها و راهروها اثر دارد، بلکه حالت در و پنجره و نسبت بین آنها را نیز معین میکند و پس از همه در پوشش درگاهها، ایوانها، طاقها و گنبد خانهها تأثیر دارد. این تأثیر آن جا آشکار میگردد که معمار ایرانی میتواند با تضمین کافی با کاربرد پیمون کست افزود، طرح و محاسبه و اجرای آن را در آن واحد انجام دهد؛ بدون این که نا استواری به وجود بیاید.[۲]
از شش شیوهٔ معماری ایران، دو شیوهٔ پارسی و پارتی مربوط به پیش از اسلام و چهار شیوهٔ دیگر مربوط به دورهٔ اسلامی است. غربیها برای شیوههای اسلامی نامهایی را بهکار میبرند، مانند شیوههای اموی و عباسی.
نمایی از حمام وکیل شیراز
نمایی از شبستان مسجد جامع اصفهان
اگر در کشورهای دیگر، هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری (نقاشی) و سنگتراشی، پیرایه (آذین) بهشمار میآمده، در کشور ایران هرگز اینگونه نبودهاست. گرهسازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته خود معماران، آمود و اندود، بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است. اگر نیاز باشد در زیر پوشش آسمانه (سقف) پنام (عایق) ی در برابر گرما و سرما ساخته شود یا افراز بنا که ناگزیر پرپیمانه است و نمیتواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزودن کاربندی میتوان آن را کوتاهتر و باندام و مردموار کرد. اگر ارسی و روزن با چوب یا گچ و شیشههای خرد و رنگین گرهسازی میشود برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه (معماری ایرانی) تا پاکار با کاشی پوشیده میشود تنها برای زیبایی نیست. وانگهی باید واژه زیبا را به معنای زیبنده بودن و تناسب داشتن که ریشه در معنای هستیانه هنر دارد گرفت و نه قشنگی و جمال کور و برخاسته از احساسات شرطی شده.[۳]
معماری ایران'معماری در ایران بیش از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد، دست کم از ۵۰۰۰ق. م معماری هر چه باشد سازنده و سامان دهندهٔ فضای زیست انسان است. مقصود ادراک گذشته و آموختن آن گوهر اساسی معماری گذشته، یعنی فضاست، چیزی که دیگر زمان نمیشناسد و فضای شهری واجد همین گوهر اساسی است.
عامل اصلی وحدت و هماهنگی معماری گذشته ایران در گرایش و اعتقادهای مذهبی نهفتهاست. گرایشهای مذهبی که محور اصلی آن احدیت و وحدانیت است.
فرهنگ در برهان قاطع به معنی علم و دانش و عقل، ادب و بزرگی و سنجیدگی آمدهاست. هیچ هنرمند مسلمانی از میراث پیشینیان بیبهره نماندهاست. سخن از سنت، سخن از اصول تبدیل ناپذیری است با منشأ آسمانی و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلفی از زمان و مکان.[۴]
نظم جهان هستی الهام بخش معماران ایران زمین بوده و معماری اصیل سعی داشته به فضای زیست انسان نظم دهد.[۵] معماری ایران تجلی وحدت در کثرت و تلاش برای رسیدن به یک وحدت در عالم کثرت است و با اتخاذ اجزاء بر اساس نظم صورت میگیرد.[۶]
فضای ورودی به عنوان یک عنصر کل نسبت به سایر فضاهای معماری گذشته ایران از اصول و ویژگیهای خاصی برخوردار است. کارکرد و نقش اصلی در ورودی هر فضای محصور، تأمین یک ارتباط قابل کنترل میان درون و بیرون آن فضاست و لذا متناسب با خصوصیات کارکردی و کالبدی آن طراحی ساخته شود. گاهی سردر و فضای ورودی برخی از بناهای بزرگ عمومی نقش نشانه و نماد شهری را پیدا میکرد. (سردر ورودیِ مسجد جامع یزد)[۷]
حیاط، فضایی مرکزی با انتظام هندسی، دروننگر مرتبط با فضاهای اطراف، محور سازماندهی، سرگشوده، برگرفته از باغ که تعاملی تنگاتنگ با اقلیم دارد.[۸] جایگاه حیاط مرکزی همواره تجسمبخش اصول نظم فضایی و وحدتآفرین است.[۹]
در این معماری پیمون با عنایت به جانگداز و فضاهای مقصود، وسیله تنظیم ابعاد و اندازههاست و هندسه راهنمای معماری در تأمین تناسب و هماهنگی اصولی.[۱۰] در تمام مراحل مربوط به تکوین یک اثر معماری، رابطه. همیاری تنگاتنگ نیارش، هندسه، پیمون و گز نقش اساسی دارد. هندسه و نیارش با استفاده از پیمون و عنایت به نیاز، عامل تعیین و کنترل ابعاد و اندازهها و راهنمای دستیابی به نتیجهای مطلوب است.[۱۰]
گنبد نه تنها رسالت پوشاندن ابعاد بزرگی از فض را از نظر ایستایی دارد بلکه یکی از مهمترین نمادهای معماری ایرانی بهشمار میرود. از مهمترین خصوصیات گنبد در ایران اینکه «گنبدهای ایرانی بی هیچ چوب بست و قالب ساخته میشد.»[۱۱]
هماهنگی با طبیعت و استفاده از انرژی پایدار آن همانند نور و باد… و عناصر اصلی آن مثل آب و خاک و گیاه… به نحو شایسته در معماری گذشته به خدمت فضای زیست گرفته شدهاست. معماری ایران پاسخ معمارانه به طبیعت و اقلیم دادهاست. در همه دورهها آسایش فضا مطرح بودهاست.[۱۲]
با بوجود آمدن تکنولوژیهای جدید و مصالح ساختمانی نوین تناقضاتی در طراحی معماری و سازه ساختمان به وجود آمد که پیادهسازی اینگونه معماری را در ساختمانهای جدید با مشکل روبه رو ساخت. در حال حاضر مدلسازی اطلاعات ساختمان به عنوان یک رویکرد جدید به عنوان مدل سه بعدی پارامتریک از خصوصیات ساختمان امیدها را برای بکارگیری این نوع معماری در ساختمانهای نوین و کاهش چالشهای طراحی و پیادهسازی آن زنده کردهاست.[۱۳]
معماری داخلی، طراحی فضایی است که توسط مرزهای ساختمانی ساخته شده. همچنین میتواند طراحی نخستین نقشه برای استفاده، طراحی تجدی برای تغییر دادن طرح، یا تجدید نظر کردن در مورد طرح و استفادههای مطابق نیاز نیز باشد.[۲] اخیراً معماری داخلی جزئی ازمعماری پایدار نیز محسوب میشود که در واقع بخشی از آن نیز به نگهداری منابع و بازیافت برای طراحی کاربردی، میپردازد. بهطور کلی این موضوع به طراحی محیط و فرم بر میگردد و معماری داخلی در واقع فرایندی است که در آن قسمت داخلی ساختمانها با توجه به همهٔ جنبههای انسانی و استفاده از فضاها، طراحی میشود و در واقع طراحی داخلی ساختمان با توجه به قید شرطهای معمار ی است.[۳] معماری داخلی تا حدودی به موارد زیر بر میگردد:
تفاوت های مهندس معمار با معمار داخلی : ما انسان ها برای ادامه زندگی نیاز به خانه ای آرامش بخش داریم و برای حقیقت بخشیدن به رویاها و ساخت خانه مورد نظر خود نیز به کمک افراد حرفه ای نیاز خواهیم داشت. افراد حرفه ای مانند مهندس معمار و معمار داخلی در ساخت خانه ها، در زمینه های متفاوتی فعالیت می کنند. در این مطلب به این موضوع خواهیم پرداخت که در ساخت یک خانه، در کدام بخش ها به کمک معمار و در کدام بخش به کمک معمار داخلی نیاز خواهیم داشت…
در طول ساخت یک ساختمان، جزئیات قرار گرفتن درب و پنجره ها، اخذ مجوز های مورد نیاز از شهرداری و زیر نظر داشتن روند ساخت بنا، وظیفه مهندس معمار به شمار می رود. درست مانند خدماتی که دکتر ها ارائه می کنند، در روند ساخت ساختمان ها نیز در صورت عدم اجازه و امضای مهندس معمار نمی توان ساخت بنا را ادامه داد. مسئولیت ساختار کلی ساختمان از جمله نقشه ساختمان، دیوار ها، محل قرار گیری درب ها و پنجره ها، تاسیسات و برق کشی، ارتباط مکان های مختلف با یکدیگر و محل قرار گیری ستون ها بر عهده مهندس معمار ساختمان قرار دارد.
معمار داخلی، مسئولیت کار های داخلی خانه را که هم از نظر زیبایی و هم از نظر کاربردی بودن نیاز به توجه بسیار دارند را بر عهده دارد. کفپوش زمین ها، نقشه جاسازی اشیاء بر اساس نقشه ای که معمار طراحی کرده است، طراحی دیوار ها و سقف و هر ویژگی دکوراتیوی که در داخل خانه مشاهده می کنید بر عهده معمار داخلی قرار دارد. حتی هنگام بازسازی خانه خود نیز برای این که چهره ای جدید به مکان زندگی خود ببخشید می توانید از یک معمار داخلی کمک بگیرید.